صفحه اصلی پرسش و پاسخ پشتیبانی تماس با ما
صفحه نخست  » علوم انسانی » اقتصاد  »  مقاله شاخص توسعه انسانی

مقاله شاخص توسعه انسانی

دانلود تحقیق و مقالات رشته اقتصاد و حسابداری با عنوان دانلود مقاله شاخص توسعه انسانی در قالب ورد و قابل ویرایش و در ۲۱ صفحه گرد آوری شده است. در زیر به مختصری از آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است.

مقاله شاخص توسعه انسانی

شاخص توسعه انسانی
در حال حاضر تعاریف متفاوتی از توسعه وجود دارند٬ یکی از تعاریفی که طرفداران زیادی دارد٬ تعریفی است که در اجلاس ریو در ۱۹۹۲ مطرح شد٬ این تعریف توسعه را پروسه ای می داند که در آن عدالت اجتماعی٬ تطابق با محیط زیست و رشد اقتصادی تضمین شده اند. در همان اجلاس ریو اقداماتی توسعه محور خوانده شدند که به انسان ها توانایی دستیابی به زندگی سالم و مولد را بدهد. با این حال نمی توان یک تعریف را برای توسعه انتخاب کرد. توسعه به تبع جامعه انسانی که ماهیتی پویا و دینامیک دارد٬ همواره در حال تغییر است.
با این حال مستقل از این که چه تعریفی از توسعه باشیم٬ بخش مهمی از آن پایداری آن است٬ به این معنی که فرآیند های توسعه محور نه تنها باید نیاز های کنونی جامعه را برطرف کنند بلکه باید این امر را بدون از بین بردن شانس و فرصت های نسل های آینده برای تامین نیازهای خویش انجام دهند. (Brundtland Report 1987). بنابراین توسعه باید تضمین کننده عدالت درونی نسلی و فرا نسلی باشد. به عبارتی “ما زمین را از پدرانمان به ارث نبرده ایم بلکه آن را از فرزندانمان به عاریه گرفته ایم”
شاید بتوان توسعه را در تولید رضایتمندی و شادمانی در جامعه و یا به عبارت دیگر زندگی بهتر خلاصه کرد. مشکل این تعریف این است که اول اندازه گیری و کمی کردن رضایتمندی (Utility) بسیار مشکل است و از طرف دیگر تعریف یک فرد یا یک نسل از رضایتمندی را نمی توان به افراد دیگر یا نسل های دیگر نسبت داد.
از دید اقتصاددانان٬ توسعه در رشد اقتصادی تعریف می شود. اما با این که توسعه اقتصادی جزء لاینفکی از توسعه جامعه محسوب می شود٬ اما نمی تواند به تنهایی نماینده تمامیت بحث توسعه باشد. به خاصه این که توسعه اقتصادی مد نظر است و نه رشد اقتصادی. توسعه اقتصادی به این معنی است که درآمد واقعی افراد جامعه و دسترسی آن ها به کالا ها و خدمات افزایش یابد در حالیکه رشد اقتصادی٬ به رشد درآمد ناخالص ملی اطلاق می شود.
احتساب درآمد ناخالص ملی به عنوان شاخص توسعه مشکلات متعددی را به همراه دارد٬ اول آن که هیچ تضمینی وجود ندارد که درآمد ناخالص ملی بین تمامی افراد جامعه تقسیم شود و در حقیقت تولید ثروت بیشتر تضمینی برای توزیع عادلانه تر ثروت و افزایش درآمد نسبی (واقعی) افراد جامعه نیست. نکته مهم این است که ثروت هنگامی خوب است که به افزایش رفاه جامعه منجر شود٬ یعنی توزیع متناسب داشته باشد و شکاف طبقاتی به وجود نیاورد. دومین مشکل عمده در تعریف درآمد ناخالص ملی است که به مجموع ارزش افزوده (حاصل از نیروی کار و سرمایه) اطلاق می شود٬ که مسلما ارزش افزوده ای که هر کس به وجود آورده است حق اوست و کسی حق ندارد بخشی از آن را مطالبه کند. تنها راه تقسیم واقعی ثروت این است که هزینه ای که تولید ثروت بر دیگران تحمیل کرده است (مثلا با برداشت از منابع طبیعی و یا محروم کردن دیگران از حق استفاده از یک مکان) را باید مطالبه و بین دیگران تقسیم کرد. حقیقت این است که در صورت محاسبه مالیات به این طریق٬ میزان مالیات بر درآمدی صدک های بالای درآمدی نه تنها کاهش نخواهد یافت بلکه افزایش خواهد یافت و در عین حال این روش به اصل عدالت اجتماعی نزدیک تر است. سومین مشکل این است که در درآمد ناخالص ملی حتی مواردی که هزینه هستند (مانند برداشت نفت که در حقیقت یک هزینه بر منابع ملی است تا یک درآمد) و یا مواردی که تبعات مثبت در جامعه ندارند (مانند حقوق یک زندانبان) جزو درآمد ناخالص ملی محسوب می شوند. (Sustainable Development: Definitions, Principles, Policies. H.E. Daly 2002)
با این استدلالات نمی تواند رشد اقتصادی را معیار خوبی برای توسعه یافتگی دانست. در دهه ۱۹۹۰ سازمان ملل مقاله ای را آغاز کرد که “گزارش جهانی توسعه انسانی” (Human Development Report) نام گرفت. این گزارش سالانه چاپ می شود و تعدادی از شاخص های توسعه را در جهان می سنجد (Human Development Indicators)٬ این گزارش در سطوح ملی نیز چاپ می شود که اولین نمونه آن را بنگلادش چاپ کرد. این گزارش معیار های توسعه را بر اساس توزیع درآمد٬ جنسیت و مناطق تعدیل می کند و از این طریق اطلاعات جامعی در مورد وضعیت توسعه یک کشور به دست می دهد. از سال ۲۰۰۰ به بعد شاخص های اهداف هزاره توسعه نیز به این گزارش افزوده شده اند. این گزارشات می توانند نقش موثر در سیاست گزاری در یک کشور و حتی در سطح جهانی داشته باشند و به همین خاطر گزارش هر سال همراه با تعداد راهبرد و رویکرد پیشنهادی جهت اصلاح شاخص ها در سال های بعد چاپ می شود.
رویکرد توسعه انسانی٬ هدف از فرآیند توسعه را بهبود شانس انسان ها جهت انتخاب زندگی بهتر می داند. این رویکرد زندگی بهتر را تعریف نمی کند و آن را مقوله ای شخصی می داند، اما پروسه توسعه را به این نحو تعریف می کند که برای هر فرد باید بستر مناسب جهت انتخاب زندگی و آینده بهتر محیا باشد. برای این منظور سه ابزار رفاه اجتماعی، ظرفیت سازی و آموزش و سرانجام تامین حداقل های نیازهای مادی و غیر مادی را معرفی می کند و برای سنجش این ابزارها از شاخص های امید به زندگی، میزان سواد و درآمد بر حسب دلار تعدیل شده بر اساس قدرت خرید استفاده می کند. همانطور که پیش از این نیز اشاره کردم بعد از مطرح شدن بحث اهداف توسعه هزاره (Millenium Development Goals) شاخص های مربوط به آن نیز به شاخص های توسعه انسانی افزوده شدند (Human Development Indicators 2005)
گزارش جهانی توسعه انسانی این اجازه را می دهد تا نه تنها موقعیت یک کشور نسبت به گذشته اش را بسنجیم (Historical Benchmark) بلکه بتوانیم موقعیت اش نسبت به دیگر کشورهای هم سطح اش بسنجیم (International Benchmark). به عنوان مثال ایران با وجود این که در مقایسه تاریخی موفقیت بسیاری در بهبود شاخص توسعه انسانی در ۳۰ سال اخیر داشته است اما در مقایسه با کشورهایی که سی سال پیش موقعیت مشابه ایران داشته اند ضعیف عمل کرده است. (گزارش ملی توسعه انسانی ۱۹۹۹)
در گزارش جهانی توسعه انسانی که در ۲۰۰۵ چاپ شد. ایران در رده ۹۹ جهان با شاخص توسعه ۰٫۷۳۸ قرار داشت. این رتبه و شاخص توسعه مسلما برای کشور ایران مناسب نیست و ایران نیاز دارد تا با پایبندی به برنامه های توسعه محور این شاخص و رتبه اش را بهبود ببخشد. برنامه چهارم توسعه، با دغدغه توسعه انسانی و با انجام بررسی های کارشناسی، طراحی و نوشته شد. در صورتی که ایران به برنامه پنجم توسعه پایبند می ماند می توانست قدم بزرگی در جهت توسعه بردارد، اما متاسفانه با وجود گذشت سه سال از برنامه چهارم توسعه هنوز از بسیاری از شاخص ها و اهداف برنامه عقب هستیم. و………..


تعداد صفحات : 21 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود