تحقیق درباره رنگ و شخصیت

دانلود تحقیق و مقاله رایگان با عنوان تحقیق درباره رنگ و شخصیت

تحقیق درباره رنگ و شخصیت
طرح مسئله:
آيا رنگ ميتواند بر رفتارهاي افراد تأثير بگذارد و نوع انتخاب رنگ بيانگر شخصيت دروني افراد است:

بيان مسائل:
1- آيا انتخاب رنگ با يادگيري دانش آموزان رابطه دارد؟

2- ايا نوع رنگ بر ايجاد انگيزه ي دانش آموزان رابطه دارد؟

3- آيا رنگ با علاقه مندي دانش آموزان ارتباط دارد؟

4- آيا صفات رنگها با عالم بيرون رابطه دارد؟

5- آيا خصوصيات رنگها بر سلامتي جسماني رابطه دارد؟

فرضيه سازي:

– به نظر مي رسد كه نوع رنگ در يادگيري دانش آموزان اثر مي گذارد.

– به نظر مي رسد بين انتخاب نوع رنگ با ايجاد انگيزه رابطه دارد.

– به نظر مي رسد رنگها به علاقه مندي دانش آموزان اثر مي گذارد.

– به نظر مي رسد كه تأثير رنگها بر عالم خارج مصداق بيروني دارد.

– به نظر مي رسد كه نوع رنگها بر سلامتي جسماني افراد تأثير گذار است.

چينش:

اين تحقيق بر اساس كتاب؛ آين نگارش علمي «دكتر عباس حري» تهيه شده است.
سپاسگزاري

با تشكر از اداره ي محترم آموزش و پرورش منطقه گلبهار و مسئول ضمن خدمت كه راهنمايي هاي لازم را مبذول داشته و در روند پژوهش مرا ياري نمودند.

همچنين سپاسگزارم از كتابخانه ي مركز ثامن الحجج (ع) فرهنگيان مشهد كه مقالات و نشريات متعددي را در اختيار بنده گذاشته تا مطالب بهتري ارائه دهم.

«و من ا.. التوفيق»

مقدمه

در روانشناسي نوين «رنگ» و «رنگ ها» يكي از معيارهاي سنجش شخصيت به شمار مي آيند، چرا كه هر يك از آنها تأثير خاص روحي و جسمي را در يك فرد باقي گذارده و رنگ نشانگر وضعيت رواني و جسمي وي مي باشد. اين موضوع با توجه به پيشرفت هاي دو دانش فيزيولوژي و روانشناسي به اثبات رسيده است. ناگفته پيداست كه انسان از روزگاران بسيار دور تاكنون تحت نفوذ و تأثير رنگ هاي پيرامون خود بوده است و درصد سال اخير كه صنعت رنگ سازي به نقطه ي اوج تحول خود رسيده است، تأثير مزبور دو چندان شده و در همه اركان زندگي روحي ما رخنه كرده است پس از آزمايش معروف روشارخ در زمينه ي شناخت ضخصيت انسان از طريق لكه هاي رنگين جوهر، آزمايش اوشر جديدترين نظريه اي است كه در اين مورد ارائه گرديده است. بار علمي آزمايش لوشر و دستاوردهاي سرشار از كاميابي آن به حدي بوده است كه اينك آزمايش مزبور علاوه بر استفاده در موارد روانكاوي و روانشناسي در سيستم هاي استخدامي نيز به كار گرفته مي شود.

نتيجه گيري

از روزگاران بسيار دور اطراف ما را رنگها احاطه نموده به طوري كه استفاده از پارچه هاي رنگي و تزئيني در اختيار افراد ثروتمند بود در حالي كه بقيه ناچار بودند با پوشيدن پارچه هاي پنبه اي يا كتاني ساده پوست يا پشم حيوانات بسنده كنند. امروزه بشر هر چيزي را كه مي سازد داراي رنگ است علاوه بر اينكه رنگ آبي آسماني، رنگ سرخ غروب آفتاب و رنگ سبز درختان و تمام رنگ هاي طبيعي را در اختيار داريم اشياء ديگر مثل چراغ هاي نئون،‌ تصاوير نقاشي و تلويزيون رنگي ما را شيفته ي خود مي سازد و در نتيجه يك توليد كننده ي شكر مي داند كه بايد شكر خود را در يك بسته ي آبي رنگ و يا حداقل داراي يك زمينه ي آبي عرضه كند و به هيچ وجه از رنگ سبز استفاده نكند چون احساس فيزيولوژي انسان در رابطه با رنگ آبي شيريني است از سوي ديگر رنگ سبز يك احساس را در انسان پديد مي آورد يا شركت هواپيمايي كه مسافرانش حاضر نيستند با شركت هواپيمايي ديگري پرواز كنند شايد به اين خاطر باشد كه آنها از خدمات يك مشاور شايسته ي رنگ استفاده نكرده اند. در اين صورت اضطرابات ناشي از پرواز و فشار عصبي بيشتري بر آنها وارد مي شود با انتخاب رنگ مناسب مي توان از سستي و خستگي كاست. آمادگي و يادگيري و فعاليت را افزايش داد و سردي و گرمي محيط را متناسب ساخت مثلاً زنگ زرد تراكمي از سفيدي و رنگ خوشحالي و شادابي، نشاط و آرامش است. يا رنگ قرمز فشار خون را بالا مي برد و تنفس را كاهش مي دهد يا رنگ آبي نياز به آرامش كامل و خشنودي خاطر و علاقه ي زياد به دوستان و نزديكان مي باشد و بقيه ي رنگها هم خصوصيات مختص خودش را دارد. پس رنگها در روحيات افراد نقش بسزايي داشته و در يادگيري دانش آموزان تأثير دارد.
پاره اي از معاني روانشناسي و فيزيولوژي رنگ ها

Left Arrow: خاكستري

:‌ گوشه گيري،‌عدم فعاليت و بي تفاوتي

Left Arrow: آبي

: نياز به آرامش كامل و خشنودي خاطر و علاقه ي زياد به دوستان و

نزديكان

Left Arrow: سبز

: پشت كار و استقامت، قدرت اراده،‌غرور و بلند پروازي

Left Arrow: قرمز

: داشتن آرزوهاي بسيار، شور و شوق زندگي، تهور و قدرت اراده

Left Arrow: زرد

: پيشرفت بلامانع،‌اميد به حل مشكلات زندگي

Left Arrow: بنفش

: روحيه شاعرانه و رومانتيك، دوستدار هنر و زيبايي متكي بودن بر ديگران

Left Arrow: قهوه اي

: نياز شديد به آسايش جسمي و روحي فعال علاقه ي بسيار زياد به

خانواده

Left Arrow: سياه

: بي علاقه گي به زندگي، نفي هر چيز، بدبيني، ناباوري و لجاجت

واژه نامه

آستانه: به معناي حدي است كه افزايش آن سبب بروز اثر گردد (نظر تحريكي كه باعث ايجاد احساس گردد).

آگاهي: آگاهي و ادراك محض يك چيز، يك محرك يا يك فكر

آنابوليسم: عبارت است از پديده ي تبديل تركيبات ساده به تركيبات زنده ي مشكل و سازمان يافته در موجودات زنده.

آنيلين: يك نوع «باز» رنگي است كه از نيل گرفته مي شود.

پاراسمپاتيك: دستگاه عصبي وظيفه ي هدايت جريان عصبي از نقطه اي به نقطه ي ديگر بدن يا ارتباط موجود زنده با محيط خارج را به عهده دارد.

حسي: منسوب به اعضاي حس، داده هاي حسي يا مكانيسم هاي عصبي موجود در فرايند احساس.

رود و پسين: يا (ارغوان شبكيه) رنگدانه قرمز مايل به بنفش است كه در قطعه ي خارجي سلول هاي استوانه اي شكل شبكيه ي چشم يافت مي شود.

كرتكس: لايه اي از ماده ي خاكستري است كه بافت هاي عصبي در آن متمركزند. اين لايه روي ماده ي سفيد مغز را مي پوشاند.

كاتابوليسم: هرگونه پديده ي تجزيه اي است كه درون سلول زنده انجام گرفته و موجب تبديل تركيبات پيچيده به تركيبات ساده تر مي شود. اين انرژي براي آنابوليسم و فعاليت هاي ديگران لازم است.

غدد لنفاوي: از جمله اندام هاي دستگاه ايمني بدن مي باشند كه مي توان از آنها گره هاي لنفاوي – لوزه ها- طهال – تيموس كه در جلوي ناي قرار دارد نام برد. اين غدد جايگاهي است براي گروه زيادي از گلبول هاي سفيد براي مبارزه با باكتري ها و مولكول هاي بيگانه.

وسواس گوگن: نقاش معروف فرانسوي است. وي از رنگ هاي خالص (تند استفاده كرد، زيرا اين رنگ ها از قدرت برجستگي و بيان هنري بيشتري برخوردار بودند و آنها را در فضاي مسطح به كار برد. گوگن به رنگ زرد علاقه ي خاصي داشت و دو تابلوي او به نام هاي «مسيح زرد» و «گل آفتاب گردان» بسيار مشهور است.

هيپوفيز: يكي از غدد درون ريز است كه داخل جمجمه قرار دارد.

كتابنامه

م: حسيني راد، عبدالمجيد. مباني هنرهاي تجسمي، ج 2. تهران: شركت چاپ كتب درسي ايران، 1383.

= منابع نشريه: مراد حاصل، «مهدي. تأثير رنگها بر يادگيري.» پيوند، ديماه 1372، تهران.

م: لوشر، ماكس. روانشناسي رنگها، ج 3. چاپخانه موفق، 1371

روانشناسي رنگها

از روزگاران بسيار دور، رنگ ها همواره پيرامون بشر را احاطه كرده و وي را تحت نفوذ خود درآورده اند، و چندي بيش نيست كه ما قادر به توليد رنگ و استفاده از آنها شده ايم. تا پيش از قرن نوزدهم،‌ فقط تعدادي رنگ و مواد رنگي شناخته شده بودند كه بيشتر آنها ريشه ي آلي داشتند. گران نيز بودند به طوري كه استفاده از پارچه هاي رنگي و مواد تزنيئي فقط در انحصار ثروتمندان بود. صدها هزار حلزون زندگي خود را از دست دادند تا امپراطور روم بتواند رداي بنفش خود را به تن كند، در حالي كه رعاياي او ناگزير بودند با پوشيدن پارچه هاي پنبه اي يا كتاني ساده، پوست يا پشم حيوانات بسنده كنند. فقط در 100 سال اخير بوده است كه وضع ياد شده سراپا دگرگون شد:

نخست، از تركيب آنيلين و بعدها از طريق مشتقات قطران ذغال و اكسيدهاي متاليك، رنگ را به راحتي به دست آوردند. امروزه، هر چيزي را كه بشر مي سازد داراي رنگ است.

هزارها رنگ –از هر رنگ و نمائي كه قابل تصور باشد- به وجود آمده اند و تقريباً‌ براي هر منظوري، رنگ خاصي فراهم است. علاوه بر اين كه ما رنگ آبي آسماني، رنگ سرخ غروب آفتاب و رنگ سبز درختان در تمام رنگ هاي طبيعي را در اختيار داريم، اشياء ساخته شده به وسيله ي بشر،‌ چراغ هاي نئون،‌تصاوير نقاشي، كاغذ ديواري ها و تلويزيون رنگي نيز پيوسته ما را شيفته و مسحور خود مي سازند اين استفاده روزافزون از رنگ ها، همواره با رقابت فزاينده ميان توليد كنندگاني كه مشتاق افزايش فروش محصولات خود هستند،‌تحول زيادي را در زمينه روانشناسي رنگ پديد آورده است، هر چند كه وقتي اين روانشناسي وارد صحنه بازايابي مي شود بسياري از پژوهش هاي آن در معرض آزمون و خطا قرار مي گيرد. مثلاً يك توليد كننده ي شكر مي داند كه نبايد محصول خود را در بسته ي سبز رنگ عرضه كند، در حالي كه زيبايي هاي يك شيشه ي دهان گشاد قهوه اي رنگ حاوي شكر مدت ها در قفسه مي ماند تا به فروش برسد. رنگ هاي طبيعت در ما اثر گذارده اند،‌و اين آثار به گونه اي ژرف و اجتناب ناپذير در جان و روح ما جايگزين شده است. معذالك در مورد چيزهايي كه خريداري مي كنيم، از آزادي انتخاب، به كار بردن دوست داشتني ها و غير دوست داشتني ها،‌ سليقه ها و سنت هايمان، برخورداريم. به خاطر همين ملاحظات است كه يك توليد كننده بايد تحقيق نمايد تا مطمئن شود كه ما خريداران، جنس او را بر كالاهاي مشابه ترجيح مي دهيم. اگر محصول او شكر باشد،‌ در اين صورت او مي داند كه بايد شكر خود را در يك بسته ي آبي رنگ و يا حداقل داراي يك زمينه ي آبي عرضه كند و به هيچ وجه از رنگ سبز استفاده نكند. ولي به احتمال زياد دليل آن را نمي داند. دليلش اين است كه احساس فيزيولوژي انسان در رابطه با رنگ آبي،‌«شيريني» است. از سوي ديگر، رنگ سبز يك احساس را در انسان پديد مي آورد.

شركت هواپيمايي كه مسافرانش حاضر نيستند با شركت هواپيمايي ديگري پرواز كنند، دليل آن شايد اين باشد كه هواپيماهاي شركت مزبور تاكنون سابقه ي سقوط نداشته اند، با اين كه بهترين هواپيما را در اختيار دارد، يا مهمانداران زن آن بسيار مؤدب مي باشند، ولي شايد به اين خاطر باشد كه آنها از خدمات يك مشاور شايسته ي رنگ استفاده كرده اند، در هواپيمايي كه رنگ هاي به كار رفته براي تزئين داخلي كابين به طرز صحيحي انتخاب شده اند، در اين صورت اضطرابات ناشي از پرواز (حتي در ترسوترين مسافران) تا حدودي كمتر شد. و فشار عصبي كمري را بر آنها وارد مي سازد و آنان را با حالت نسبتاً آرامتري به مقصدشان مي رساند.

درباره ي يك نقاشي يا يك عكس رنگي بايد گفت كه اهميت رواني رنگ معمولاً كمتر آشكار است زيرا عوامل بيشمار ديگري نظير موضوع، تعادل شكل يا فرم، تعادل ميان رنگ ها، ميزان تحصيل و تخصص تماشاگر و درك زيبائي شناسي او دست اندركارند. وقتي كه تأكيد بيشتر بر يك يا دو رنگ باشد، گاهي اوقات خصايص شخصي نقاش تحت الشعاع قرار مي گيرد. براي مثال، بايد از وسواس گوگن نسبت به رنگ زرد در آثار اواخر عمر او نام برد. ولي به طور كلي وقتي رنگ هاي متعدد براي خلق يك اثر به كار رفته اند، در اين صورت فقط داوري زيبايي شناسي است كه تمام اثر را ارزيابي كرده و تعيين مي كند كه آيا ما آن اثر را دوست داريم يا نه، به جاي اينكه واكنش رواني ما نسبت به رنگ هاي خاصي را بسنجد. در مورد رنگ هاي واحد، امكان دارد كه واكنش رواني ما بيشتر بروز كند، خصوصاً وقتي كه رنگ ها را از لحاظ ارتباط مستقيم آنها با نيازهاي رواني و روحي انتخاب كرده باشند، بدان سان كه در آزمايش لوشر انتخاب كرده اند.

در اين مورد،‌ترجيح دادن فلان رنگ و دوست نداشتن بهمان رنگ، به معناي يك امر قطعي بوده و نشانگر يك وضعيت موجود ذهني، يك تعادل شديد، و يا هر دوي آنها مي باشد براي پي بردن به چگونگي آن،‌چرا اين رابطه يك رابطه عمومي است و چرا مستقل از نژاد، جنسيت يا محيط اجتماعي وجود دارد، لازم است كه نگاهي به تأثير ديرين رنگ هاي طبيعت در انسان بيافكنيم.

رنگ زندگي است و سرآغاز زيستن، رنگ رشد و نمو و نشاط و شادابي است و جهان بدون رنگ مرده و تاريك است. رنگ نقش اساسي در ارائه انتقال و تكميل پيام دارد ولي بايد با موضوع پيام، فضا، افراد و حتي زمان استفاده تناسب داشته باشد.

رنگ ها در هر خانواده خواص مشابه يكديگر و پيامهاي مشابهي را دارا هستند.

معناي واقعي هر رنگ جدا از تمايل ذهني هر فرد نسبت به آن رنگ از فردي به فرد ديگر متفاوت است. با انتخاب رنگ مناسب مي توان از سستي و خستگي كاست. آمادگي و يادگيري و فعاليت را افزايش داد و سردي و گرمي محيط را متناسب ساخت. اينك به اختصار با رنگ هاي اصلي و تركيبي و اثرات رواني آنها آشنا مي شويم.

آثار رواني رنگ ها

رنگ زرد:

تراكمي از سفيدي و رنگ خوشحالي و شادابي،‌ نشاط و آرامش است. رنگ زرد سمبل آخرت، شگفتي نور خورشيد (نور حيات و هستي) است به گرماي خورشيد، عروج انبياء و شادماني مي ماند. محتواي عاطفي آن اميدواري و آزادي است برخلاف نظر عاميانه كه اين رنگ را عامل تنفر مي دانستند. درك رنگ زرد تند و تيز است. نشان روشني، هوشمندي و روشنفكري است بنابراين حالت تحريك كنندگي در ذهن دارد و باعث توجه و تقويت فكر در انسانها مي شود. با فهم و دانايي ارتباط دارد و نشانگر دانش و معرفت و صعود به سوي آسمانهاست. صاحبنظران روان شناسي رنگها معتقدند اگر رنگ زرد به مقداري آبي داشته باشد (مايل به سبز) آن قسمت از مغز را كه حالت جهش فكري دارد، تحريك كرده افزايش ميزان حضور ذهن در افراد را سبب مي شود و عامل تقويت حافظه است. رنگ زرد با تأثير به اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك موجب آرامش عصبي مي شود به طوري كه بچه هاي عصبي را مي توان در اتاق هاي با رنگ آميزي و پرده هاي زرد و ليمويي تسكين داد. رنگ زرد در هضم غذا نيز مانند موسيقي عمل مي كند و موجب سهولت عمل هضم و گوارش غذاست. نشانگر قدرت و شكوه عقل و علم بوده قدرتي ملايم كننده دارد. محرك قواي دماغي است و در معالجه امراض كبدي و سوء هاضمه فوق العاده مؤثر است.

رنگ قرمز:

دومين رنگ اصلي، قرمز است. اين رنگ داراي كشش و قدرت زيادي است و به شدت مي درخشد. رنگ مثبت،‌ متجاور و مهيج است، فشار خون را بالا مي برد تنفس را كاهش مي دهد. كشش عضلات را بيشتر كرده قدرت تحريك كنندگي شديدي دارد. بنابراين براي افراد عصبي فوق العاده مضر است.

اگر كودك شما غذا نمي خورد يا چندان تمايل به خوردن غذا نشان نمي دهد از ظروفي به رنگ قرمز براي تحريك اشتهاي آنها مدد بگيريد. مزه ي رنگ قرمز تند وشيرين است و نگاه طولاني به اين رنگ عصبانيت را افزايش مي دهد و در كودكان گريه را تشديد مي كند. براي زمان كوتاهي جاذب و خوش آيند نيز است و پس از مدتي آزار و اذيت رواني به وجود مي آورد و فرد را به رنگ آبي متمايل مي كند. قرمز نماد آتش و جاودانگي، خلق و خوي تيز و آتشين و حيات و هستي بوده عامل مؤثر در سازندگي است و داراي وزني سنگين، صدايي بلند و زاويه دار مي باشد. رنگ قرمز عامل فوق العاده در كشاورزي و دامداري است زيرا عمل بلع را افزايش مي دهد شير گاوها را زياد مي كند نشانگر فعاليت و تحركها،‌موفقيت و پيروزي است و محتواي عاطفي آن تمايل و اشتياق و عشق است. رنگ قرمز در درمان اسهال و استفراغ و تنگي نفس فوق العاده مؤثر است و براي افراد داراي فشار خون بالا و عصبي مضر بوده، سردرد و گريه را نيز تشديد مي كند.

رنگ آبي:

رنگي است صاف و روشن، همواره بي تحرك و ناشكيبا و در عين حال فعال، بردبار و صبور كه بوري و سردي را مي رساند. رنگ شيرين،‌ساكت «ت» اميدوار كننده و مقدس كه داراي جايگاهي رفيع و نشانگر آسمان بلند و آبي است.

آبي مسكن اعصاب براي بيماران تبدار و مفيد براي افراد كم خواب عصبي و وسواس است. آرامش درون به ضمير باطن مي آورد آرام بخش نبض و تنفس و مفيد براي فشار خونهاي بالاست در مداواي صفرا و براي افسردگي و كم خوني مفيد است. رنگ آبي ترشح غدد لنفاوي را افزايش داده،‌تهوع و سرگيجه را زياد مي كند. داراي وزني سبك زماني كوتاه و مسافتي دور است. صدايي مانند ني دارد. مطلوب افراد چاق است. تا اعماق وجود نفوذ مي كند. داراي جنبه هاي مختلف روحي است. نشانگر اعتماد، ايمان، عضق، استواري،‌ايثار، تسليم، صداقت درستي، فداكاري، خونسردي، خلوص، قدرت، تحمل و مقاومت، وفاداري و فكري برتر و مافوق طبيعي است و از فراموشي مي كاهد براي كنترل اعصاب فوق العاده مفيد است.



مطالب مرتبط