تحقیق درباره اعتماد به نفس

دانلود تحقیق و مقاله رایگان با عنوان تحقیق درباره اعتماد به نفس

زماني‌ كه‌ كودكي‌ بتواند بدون‌ توقع‌ و انتظار از ديگران‌ كاري‌ را آغاز كند و بكوشد تا آن‌ را به‌ اتمام‌ برساند، مي‌گوييم‌ «اعتماد به‌ نفس‌» دارد. كودك‌ از همان‌ ابتدا كه‌ شروع‌ به‌ شناخت‌ خود و محيط‌ پيرامونش‌ مي‌كند،به‌ قدرت‌ و توانايي‌ خود براي‌ تسلط‌ بر محيط‌ و اطرافيانش‌ آگاه‌ مي‌ شود. يكي‌ از عوامل‌ موثر در رشد اعتماد به‌ نفس‌ كودكان‌ و نوجوانان‌،والدين‌ و اعضاي‌ خانواده‌ هستند. اگر كودك‌ در خانواده‌يي‌ سرشار از صميميت‌ ،محبت‌ و مهرباني‌ رشد يابد مي‌تواند ويژگي‌هاي‌ شخصيتي‌ خود را بشناسد و با اطمينان‌ به‌ توانايي‌هاي‌ خود يا مشكلات‌ و مسائل‌ گوناگون‌ روبرو شود و از طرفي‌ مي‌تواند با رفتارهاي‌ نامطلوب‌ ومنفي‌ خود،برخوردي‌ واقع‌بينانه‌ داشته‌ باشد و در صدد رفع‌ و تغيير آنها برآيد. از آنجايي‌ كه‌ اعتماد به‌ نفس‌ صفتي‌ ارثي‌ نيست‌،اگر كودك‌ ضمن‌ انجام‌ فعاليت‌هاي‌ مختلف‌ مدام‌ دچار محدوديت‌ شود و نتواند تجارب‌ جديد و مفيدي‌ در زندگي‌ كسب‌ كند،ترسو ،كمرو و خجول‌ بار مي‌آيد و قدرت‌ تصميم‌گيري‌ هم‌ در او رشد نخواهديافت‌. نتايج‌ تحقيقات‌ محققان‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ اغلب‌ پدران‌ و مادران‌ نسبت‌ به‌ پرورش‌ فرزندان‌ پسر و دختر خود ديد يكساني‌ ندارند. زماني‌ كه‌ كودكي‌ متولد مي‌شود، نخستين‌ پرسشي‌ كه‌ پس‌ از سلامتي‌ نوزاد مطرح‌ مي‌شود،جنسيت‌ اوست‌. اگر نوزاد دختر بود،لباس‌ صورتي‌ و اگر پسر بود لباس‌ آبي‌ به‌ تن‌ او مي‌كنند و برهمين‌ اساس‌ رفتار بزرگسالان‌ نيز طبقه‌بندي‌ مي‌شود.
به‌ پسران‌ فرصت‌ بيشتري‌ براي‌ كندوكاو دنياي‌ فيزيكي‌ پيرامون‌شان‌ داده‌ مي‌شود و همين‌ امر موجب‌ تقويت‌ مهارت‌هاي‌ حركتي‌ بيشتر آنان‌ مي‌شود. برعكس‌ دختران‌ به‌ شيوه‌يي‌ محدودتر پرورش‌ مي‌يابند و آنان‌ را براي‌ تعاملات‌ كلامي‌شان‌ بيشتر تشويق‌ مي‌كنند.

جان‌بيكس‌ ،دريافت‌ كه‌ دختران‌ در سنين‌بين‌ 14 – 10سالگي‌ بطور محسوسي‌ دچار ضعف‌ اعتماد به‌ نفس‌ مي‌شوند. طبق‌ تحقيق‌او دختران‌ در آغاز سن‌ مدرسه‌ و شروع‌ دبستان‌ از خود پنداره‌ بالاتر و اعتماد به‌نفس‌ بيشتري‌ نسبت‌ به‌ پسران‌ برخوردارند. در حالي‌ كه‌ طي‌ سالهاي‌ پاياني‌دبستان‌ و آغاز دوران‌ نوجواني‌ اين‌ نسبت‌ برعكس‌ شده‌ است‌ و دختران‌ دچار ضعف‌ وكاهش‌ اعتماد به‌ نفس‌ مي‌شوند. اين‌ امر مي‌تواند ناشي‌ از نظام‌آموزشي‌،ديدگاههاي‌ فرهنگي‌ و نحوه‌ تعاملات‌ اجتماعي‌،درباره‌ نقش‌ جنسيت‌نوجوانان‌ باشد.
دكتر ديپولد (1995) طي‌ تحقيقي‌ به‌ اين‌ نتيجه‌ رسيد كه‌نوجوانان‌ دختر در مقايسه‌ با نوجوانان‌ پسر،بيشتر دچار اضطراب‌ فشار رواني‌ وافسردگي‌ مي‌شوند.
يكي‌ از عوامل‌ موثر در كاهش‌ اعتماد به‌ نفس‌ و ضعف‌خودپنداره‌ دختران‌،بلوغ‌ جنسي‌ و تغييرات‌ جسماني‌ آنان‌ است‌. بطور معمول‌دختران‌ 2 الي‌ 3 سال‌ زودتر از پسران‌ بالغ‌ مي‌شوند و همين‌ امر باعث‌ مي‌شود كه‌آنها با پختگي‌ كمتري‌ با اين‌ فرايند روبرو شوند.

به‌ عبارت‌ ساده‌تر يك‌ دختر در 11 -10سالگي‌ مراحل‌ بلوغ‌ خود را طي‌ مي‌كند،در حالي‌ كه‌ يك‌ پسر در حدود 14 -13سالگي‌،يعني‌ حدود 3 -2 سال‌ بعد از دختر به‌ اين‌ مرحله‌ مي‌رسد. طي‌ اين‌ مدت‌دختران‌ ناگهان‌ با تغييرات‌ جسماني‌ گوناگوني‌ روبرو مي‌شوند كه‌ براي‌ آنهامحدوديت‌ هايي‌ را نيز به‌ همراه‌ مي‌آورد. اين‌ احتمال‌ وجود دارد كه‌ افسردگي‌ وضعف‌ خودپنداره‌ دختران‌ ناشي‌ از احساس‌ نارضايتي‌ آنان‌ نسبت‌ به‌ وضعيت‌ ظاهر وتن‌ انگاره‌ خود باشد. زيرا ضعف‌ تن‌انگاره‌،ازدياد وزن‌ و زيبايي‌ ظاهر براي‌دختران‌ بسيار مهمتر از پسران‌ است‌.
در مواردي‌ نيز دختران‌ نمي‌توانند خود رابا اين‌ تغييرات‌ جسماني‌ سازگار كنند و آن‌ را بپذيرند. در نتيجه‌ خود پنداره‌آنان‌ لطمه‌ مي‌بيند و دچار ضعف‌ اعتماد به‌ نفس‌ مي‌شوند.
يكي‌ از روانشناسان‌معاصر به‌ نام‌ دكتر «نانسي‌ اسميت‌» معتقد است‌ :«پسران‌ براي‌ ماجراجويي‌ وقدرتمندي‌ و دختران‌ براي‌ وابستگي‌ و محتاط‌ بودن‌ تشويق‌ مي‌شوند»زماني‌ كه‌پسري‌ دچار مشكل‌ مي‌شود،او را تشويق‌ مي‌كنند تا درصدد مبارزه‌ با آن‌ مشكل‌برآيد. در حالي‌ كه‌ وقتي‌ دختري‌ در چنين‌ شرايطي‌ قرار مي‌گيرد با گفتن‌: «اجازه‌بده‌ تا كمكت‌ كنيم‌»و يا حتي‌ بدتر از آن‌، «بگذار ما اين‌ كار را برايت‌ انجام‌دهيم‌…» در صدد رفع‌ مشكل‌ او برمي‌ آيند و اين‌ موضوع‌ ،مفهومي‌ از احساس‌ «درماندگي‌ آموخته‌ شده‌» دربردارد. به‌ عبارت‌ ساده‌تر او را به‌ ناتواني‌ ووابستگي‌ عادت‌ مي‌دهيم‌. دكتر اسميت‌ معتقد است‌ كه‌ مي‌توان‌ دختران‌ را همچون‌پسران‌ افرادي‌ قوي‌ و متكي‌ به‌ نفس‌ بار آورد. وي‌ نكات‌ زير را به‌ منظورراهنمايي‌ والدين‌ و مربيان‌ يادآور مي‌شود:

1-اجازه‌ دهيد كه‌ دخترتان‌ نيز همچون‌ پسرتان‌ با شن‌ و خاك‌ بازي‌ كند و از اينكه‌ خود را كثيف‌ مي‌كند،ناراحت‌ نشويد.
2- به‌ دخترتان‌ اجازه‌ دهيد كه‌ با حيوانات‌ خانگي‌ مثل‌ پرندگان‌،ماهي‌ها،لاك‌پشت‌، … بازي‌ كند وبعد از بازي‌ خوب‌ دست‌هايش‌ را بشوييد.
3 -والدين‌ مي‌توانند دخترانشان‌ را نسبت‌ به‌ انجام‌ كارهاي‌ فني‌ گوناگون‌ تشويق‌ كنند و آنان‌ را با وسايل‌ و ابزارآلاتي‌ مثل‌ ميخ‌،چكش‌،آچار و از اين‌ قبيل‌ آشنا سازند . حتي‌ اگر ضربه‌يي‌ با چكش‌ بر روي‌ دست‌ خودش‌ زد،چندان‌ هول‌ و پريشان‌ نشوند.
جان‌اسموتني‌ ، توجه‌ به‌ نكات‌ زير را براي‌ رشد و ارتقاي‌ اعتماد به‌ نفس‌ دختران‌ لازم‌ و ضروري‌ مي‌ داند:
1 -دختران‌ خود را تشويق‌ به‌ مطالعه‌ زندگينامه‌هاي‌ زنان‌ سرشناس‌ و برجسته‌ تاريخ‌،علوم‌،هنر ،ادبيات‌، ورزش‌ و … كنيد.
2 -سعي‌ كنيد دخترانتان‌ را به‌ مشاهده‌ فيلم‌هايي‌ تشويق‌ كنيد كه‌ هم‌ مردان‌ و هم‌ زنان‌ داراي‌ نقش‌هاي‌ مثبت‌ و سازنده‌يي‌ در آن‌ باشند.
3 -به‌ سوالات‌ دخترتان‌ به‌ همان‌ ميزان‌ كه‌ به‌ سوالات‌ پسرتان‌ اهميت‌ مي‌دهيد،توجه‌ كنيد. با آنها درباره‌ روابط‌ خانوادگي‌ ،دوستي‌ها و مباحث‌ مختلف‌ فرهنگي‌ اجتماعي‌ صحبت‌ كنيد.

افزايش اعتماد به نفس

بسياري از افراد، حتي آنهايي که به نظر خوش برخورد و صميمي مي رسند، با مسئلهکمبود اعتماد به نفس مواجه هستند. اما خوشبختانه گام هاي اوليه اي وجود دارد که ميتوان برداشت تا احساس بهتري نسبت به خود داشته و در مسائل اجتماعي آسوده تر باشيم.

بسياري از افراد، حتي آنهايي که بهنظر خوش برخورد و صميمي مي رسند، با مسئله کمبود اعتماد به نفس مواجه هستند. اماخوشبختانه گام هاي اوليه اي وجود دارد که مي توان برداشت تا احساس بهتري نسبت بهخود داشته و در مسائل اجتماعي آسوده تر باشيم.

از خودتان مراقبت کنيد: داشتناعتماد به نفس تا حدي به داشتن تصويري مثبت از اندام خود بستگي دارد. اگر هر روزصبح تا محل کار خود پياده راه برويد، بيشتر ورزش کنيد، و تغذيه سالم تري داشتهباشيد، هم در بهبود ظاهر و هم در بهبود حال شما تاثير به سزايي خواهد گذاشت. اگراحساس مي کنيد وقت کافي براي ورزش نداريد، سعي کنيد صبح ها چند دقيقه زودتر از خواببيدار شويد – حتي يک پياده روي کوتاه، اگر به طور روزانه تکرار شود، نتيجه بخشخواهد بود. مراقبه نيز به تمرکز شما کمک خواهد کرد.

يک فهرست تهيه کنيد: دراغلب اوقات، افرادي که از کمبود اعتماد به نفس رنج مي برند فهرست هاي ذهني اي ازتمام ايرادهايشان دارند: بيش از اندازه چاق، دست و پا چلفتي، کند در روابط اجتماعي،و غيره. اين نکات منفي را با تهيه فهرستي از خصوصيات مثبت خود، چه روي کاغذ چه بهصورت ذهني، به نکات مثبت تبديل کنيد. آيا آسانگير و خوش برخورد هستيد؟ در کار خاصيمهارت داريد؟ آيا طنز استثنايي داريد؟ تفکر در مورد اين چيزها وقتي ايام به کام شمانيست تاثير فراواني در بهبود حال و افزايش اعتماد به نفس شما خواهدداشت.

دارو: براي برخي از افراد، اضطراب اجتماعي و کمبود اعتماد به نفس ميتواند موجب ناتواني در سخن گفتن در مقابل گروهي از افراد، يا در تعامل با فرد ياافراد ديگر گشته و منجر به حملات ترس شود. در برخي از اين قبيل موارد پاسخ مسئلهدارو است. داروهاي ضد افسردگي مانند پاکسيل (1) و بازدارنده هاي مونوامين اکسيدازي،يا آرام بخش هايي مانند زاناکس (2)، ليبريوم (3)، واليوم (4)، مي توانند به افراديکه اضطراب اجتماعي شديد دارند کمک کنند. با اين وجود، بسياري از افراد در حالي ازاين داروها به عنوان علاج هر دردي استفاده مي کنند که شايد بهتر باشد مسئله آنها ازطريق درمان حل شود. قبل از آغاز هر نوع رژيم دارويي بايد ابتدا با يک پزشک مشورتشود.

چارچوب ذهني: فکر ورود به اتاقي که پر از آدم هاي غريبه است شما را درجاي خود مي خشکاند؛ بعضي صبح ها، ترک خانه امري دشوار است. چنين افرادي مي تواننداز چند تمرين ساده ذهني کمک بگيرند. قبل از ورود به موقعيت هاي اجتماعي اي که ميتوانند دشوار باشند، از خودتان بپرسيد، “بدترين اتفاق ممکن چيست؟” انرژي خود را صرفخود موقعيت کنيد، نه صرف نگراني جلوتر در مورد آن. اگر کاري را براي بار اول انجاممي دهيد، تصور کنيد که آن را قبلا هم انجام داده ايد. به خاطر داشته باشيد در آنچهکه نمي آزماييد هميشه بازنده هستيد.

اهداف واقع بينانه تايين کنيد: بسيارياز افراد وقتي از عدم اعتماد به نفس رنج مي برند که براي خود اهداف غير قابل دسترستايين کرده و در رسيدن به آنها با شکست مواجه مي شوند. در عوض، اهدافي تايين کنيدکه قابل دسترس تر باشند و براي رسيدن به آنها در طول روز تلاش کنيد. شايد نتوانيدتا پايان هفته جهان را تسخير کنيد، اما حتما به کارهاي خود خواهيد رسيد. با پشت سرگذاشتن موفقيت آميز اين اهداف، احساس بهتري نسبت به خودتان خواهيدداشت.

1. Paxil
2. Xanax
3. Librium
4. Valium

با اعتماد به نفس براي يک عمر

کمرويي هم مانع روابط شخصي و هم مانع موفقيت شغلي مي شود. مردم بيشتري دارندبراي حل اين مسئله کاري مي کنند.

از انجي لطيف (1)نوامبر 2004

کايلا خوزه (2) از مديران پولي يک شرکت بزرگ مالي در شهر نيويورک است. او هر روز صبح ساعت 7:30 کيف در دست از آپارتمان خود به سوي مترو که او را به چندخيابان پايين تر از محل کار خود مي رساند مي شتابد. از آنجا، يک پياده روي ده دقيقهاي است در خيابان هاي پر جنب و جوش شهر. خوزه 27 ساله مي گويد، “زندگي را طوريتجربه مي کنم که هيچگاه نکرده بودم. مي توانم انتخاب کنم و از حاصل اين انتخاب هاراضي باشم. من با سر بلند در خيابان راه مي روم، نه با نگاه به پايين.”

اينرفتار جديدي است براي اين زن با اعتماد به نفس شده که در اغلب طول عمر خود با مشکليمبارزه کرد که بسياري از آن رنج برده اما کمتر بر آن فائق مي شوند: کمرويي. تا همينچند ماه قبل، خوزه نه محل سکونت ثابتي داشت، نه کار، و نه اعتماد به نفس. کمرويي اوباعث شده بود که در هيچ جنبه اي از زندگي خود به موفقيت کافي دستنيابد.

اعتماد به نفس و عزت نفس به طور غير يقين مهمترين عوامل درگير درموفقيت اجتماعي و حرفه اي محسوب مي شوند. آنهايي که از آن بهره مند هستند، نظراتخود را بيشتر مطرح مي کنند، و دوستان و همسران بالقوه را تحت تاثير قرار مي دهند. در اين دنيا که راز بقا در آن داشتن اعتماد به نفس است، آنهايي که با کمرويي مبارزهمي کنند در دور مخربي باقي مي مانند که حاصل آن عدم اعتماد به نفس، خودشَکي، وگزينه هاي کمتر در زندگي است.

دايان ام دانيالز (3)، نويسنده کتاب 31 روز بهتصويري جديد (4) و مربي زندگي حرفه اي مي گويد، “اگر به توانايي ها و عملکرد خودمطمئن نباشيد، زندگي حرفه اي شما يا از مسير اصلي خارج يا کند مي شود، ديگرانامتياز کار خوب شما را به نام خود ثبت مي کنند، و ترفيع مقام را به کسي مي بازيد کهعلي رغم مهارت هاي کمتر مي داند چگونه خود را قدرتمندانه بشناساند.”

زاگحمديا (5)، مدير در يک دفتر بزرگ کارگزيني مي گويد، “در اين صنعت، اعتماد به نفسيکي از مهمترين سرمايه هايي است که شخص مي تواند داشته باشد. باعث انتخاب شدن برايکارها و ماموريت هاي دشوارتر و پرارزش تري مي شود. محتمل تر است که افراد با اعتمادبه نفس کار را تمام کنند و براي ترفيع هم مورد توجه قرار گيرند.”

منشا اينرفتار خجالتي چيست؟ کارشناسان معتقدند که کمرويي تا حدي ارثي، و تا حدي نيز اکتسابياست. دانيالز مي گويد، “ما با حس اعتماد به نفس پا به دنيا مي گذاريم – بي باکيکودکان را ببينيد. اعتماد به نفس در محيط حمايتگر و پرورش دهنده اي حاصل مي شود کهشخص در آن به تلاش براي بهتر شدن ترغيب شود. منشا کمرويي مي تواند از رابطه بيش ازحد وابسته بين فرزند و والد که در آن والد فرزند خود را براي رسيدن به بيشتر ترغيبنمي کند باشد.”

درمان کمرويي در سرتاسر جهان به يک صنعت خانگي تبديل شده. راه حل هاي فرضي بي شماري وجود دارد که با تعداد حتي بيشتري از انواع کالاها و روشهاي گوناگون از جمله درمان، دارو، هيپتوتيزم، کاست هاي خودياري، کارگاه ها، و کتابهاي مختلف پشتيباني مي شود.

بسياري از کسب و کارها متوجه شدت اين مسئله شدهو اقداماتي در جهت برطرف کردن حس بي امنيتي کارمندان خود به عمل آورده اند. شرکتهاي بيشتر و بيشتري سمينار برگزار کرده و به کارمندان خود مشاوره مي دهند تا آنهارا به کسب اعتماد به نفس و جسارت بيشتر تشويق کنند. اين فرايند براي هر دو طرف مفيداست چون به کارمندان کمک کرده و به شرکت ها اين امکان را مي دهد که بهره وري بيشتريداشته باشند. دانيالز مي گويد، “شرکت ها متوجه شده اند که کارمنداني که اعتماد بهنفس دارند کار را تمام مي کنند.”

خوزه موفق شد سطح ارزش شخص خود را نه ازطريق سمينارهاي شرکتي، بلکه با کمک نزديکان خود بالا ببرد. براي آنهايي است که ازکمرويي رنج مي برند، اين گزينه اي متفاوت و به مراتب شخصي تر است. خوزه معترف استکه اگرچه طي کردن مسير اين تغيير بسيار دشوار بود، اما او همواره از حمايت دوستان وخانواده خود که مشوق او بودند برخوردار بود. عاقبت، او به اين باور رسيد که هم ميتواند بهتر باشد و هم اينکه استحقاق و توانايي بيشتر دارد.

کايلي خوزه درطول سال گذشته مسير طولاني اي پيمود. با روابط شخصي جديد، دو پيشنهاد کار در دست، ويک خانه، او به سطحي از اعتماد به نفس و خود ارزش رسيده که فرصت هاي جديدي براي اوباز کرده است. او با اطمينان کامل مي گويد، “من کلا عوض شده ام. کامل نيستم، اما ميدانم که نبايد هم باشم. اين مرا خوشحال مي کند.”

1. Angie Latif
2. Keyla Jose
3. Dianne M. Daniels
4. Polish and Presence: 31 Days to a New Image
5. Zog Hamdia

اعتماد بنفس بالا، يك ضرورت حياتي

عـزت نــفس و اعــتماد بنفس بنيادي ترين بخش شخصيت يـك فرد مي بـاشـد كه در تمام جوانب زندگي فرد خود را به نـحـوي متـظـاهــر مي سازد. اعتماد بنفس سالم و بالا يك ضرورت حـيـاتي و مـطـلق بـــراي هر فردي ميباشد. اعتماد  بنفس را ميتوان چنين تعريف كرد:

* باور و اعتقادي كه فرد نسبت به خود دارا ميباشد.
* شناخت ارزش و اهميت خويش-داشتن اعتماد و رضايت از خويش.
* توانايي برخورد و كنارآمدن با چالشهاي اساسي زندگي.
* تـوانـايـــي ارزيابي درست و دقيق خويش-پذيرش خويش
و ارزش نهادن به خود بدون هيچگونه قيد و شرطي.
* توانايي شناخت و پذيرش نقاط ضعف و قـوت و محدوديت هاي خويش.

افرادي كه از اعتماد بنفس پاييني برخوردار ميباشند داراي خصوصيات زير هستند:
* مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار ميدهند.
* هنگام صحبت كردن در چشمان فرد مقابل خود هنگام نگاه نميكنند. با سر پايين و قدمهاي آهسته قدم بر ميدارند.
* در پذيرش تعريف و تمجيدها و تعارفاتي كه به آنان ميشود مشكل دارند (تصور ميكنند سزاوار آنها نبوده و يا ديگران در صدد تمسخر آنها ميباشند).
* معمولا احساس ميكنند قرباني رفتار ديگران هستند.
* احساس تنهايي ميكنند حتي زماني كه در يك جمع قرار دارند.
* در درون خود احساس خلاء و پوچي ميكنند.
* احساس ميكنند با ديگران تفاوت دارند.
* احساس افسردگي، گناه و شرمساري دارند.
* نسبت به تواناييهاي خود براي رسيدن به موفقيت ترديد دارند. عدم خودباوري.
* از موقعيتهاي نو و جديد مي هراسند.
* از شكست وموفقيت مي هراسند.
* مرتبا سعي در راضي نگاهداشتن ديگران دارند.
* دچار هراس اجتماعي ميباشند.
* قادر به مديريت زمان خود نميباشند.
* عادت به پشت گوش انداختن كارها دارند.
* در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنشهاي ديگران (خواه واقعي، خواه واهي) بسيار آسيب پذير ميباشند.
* از ابراز عقايد و احساسات خود خودداري ميكنند زيرا از چگونگي واكنش ديگران هراس دارند.
* خود را درگير مواد مخدر و يا روابط مخرب ميكنند.
* از تعيين يك هدف مشخص و پيروي از آن عاجز ميباشند.
* قادر به بيان خواسته ها و نيازهاي خويش نميباشند.
* معمولا عصباني و پرخاش گر ميباشند.
* ارزيابي غير واقعي از خود دارند.
* تحمل عيب و كاستي را نداشته و كمالگرا ميباشند.
* احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجي اعم از وقايع روزانه و يا نوع رفتار ديگران با آنها دارد.
* وابستگي هيجاني دارند: براي دستيابي به يك احساس خوشايند به دنياي خارج خود وابسته ميباشند. مانند:
وابستگي به مواد: مانند غذا، داروها، الكل مواد مخدر به منظور پر كردن خلاء دروني خود و تسكين دردهايشان.
وابستگي به رفتارها: مانند خرج كردن پول، قمار بازي و تماشاي تلويزيون. به منظور پر كردن خلاء دروني و تسكين دردهايشان.
وابستگي به مال: براي تعيين ميزان ارزش و شايستگي خود به پول و مال وابسته هستند.
وابستگي عاطفي : براي داشتن حس ارزشمندي، شايستگي و امنيت به توجه، پذيرش و تائيد فرد ديگري (معشوق خود) وابسته ميباشند.
وابستگي به سكس : براي پر كردن خلاء دروني به سكس پناه ميبرند.

اعتماد بنفس واقعي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اعتماد بنفس حقيقي يك حس دروني مي باشد بدون وابستگي به جهان خارج، رويدادها، موفقيتها، شكستها و افراد ديگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعي بسيار نادر و ناياب ميباشد زيرا اغلب اعتماد بنفسها كاذب و نقابي براي پنهان سازي اعتماد بنفس پايين ميباشد. اعتماد بنفسهاي غير واقعي را ميتوان در موارد زير يافت:

*اعتماد بنفسهاي كاذب: اينگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر ميباشند.مانند اعتماد بنفسهايي كه به جهت ثروت،شهرت،محبوبيت،به تن داشتن لباسهاي فاخر،قدرت و زيبايي ظاهر در افراد نمود مي يابند كه همگي كاذب بوده و ارتباطي به ماهيت واقعي فرد ندارند.
* گستاخي: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه ميگيرند.اما پررويي نيز يك نوع نقاب براي استتار بي كفايتي و اعتماد بنفس پايين ميباشد.
* متظاهرها: اينگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شكست ناپذير نشان ميدهند. اما از درون احساس پوچي و خلاء كرده و از شكست بسيار هراسانند.

همچنين اعتماد بنفس به مفهوم برتري داشتن، تكبر وخود بيني نميباشد زيرا اين خصوصيات رفتاري از اعتماد بنفس پايين نشات ميگيرند. اعتماد بنفس شما نبايد يك پديده مقايسه اي و رقابتي باشد زيرا در اين هنگام شما خود را در معرض احتياج و وابستگي به پذيرش ديگران قرار خواهيد داد كه با اعتماد بنفس واقعي و ناب منافات دارد. افراد با اعتماد بنفس بالا نيازي به پذيرش، موافقت، تائيد، تشويق و دلگرمي ديگران ندارند. همچنين اعتماد بنفس بالا اينگونه نيست كه شما را از هر گونه ترديد، ياس ونگراني مصون بدارد بلكه تنها تحمل و غلبه بر آنها را براي شما آسانتر ميسازد.

خصوصيات افراد با اعتماد به نفس بالا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* برخوردار از مركز كنترل دروني: غم و شادي آنان وابسته به عوامل خارجي نيست.
* از لحاظ جسماني، احساسي، ذهني و معنوي از خود مراقبت ميكنند.
* ميانه روي را در افكار، احساسات و رفتارهاي خويش حفظ ميكنند.
* قادر به پذيرش و پند گيري از اشتباهات خود ميباشند. قادر به بيان جمله “من اشتباه كردم” ميباشند.
* توانايي بخشش اشتباهات خود و ديگران را دارند.
* مسئوليت اداره زندگي خود را بعهده ميگيرند.
* تفاوتهاي فردي ميان افراد را ارج مينهند.
* به نقطه نظرات ديگران گوش ميدهند.
* همواره مسئوليت ادراكات، احساسات و واكنشهاي خود را بعهده گرفته و هيچگاه آنها را فرافكني نميكنند.
* از نقاط ضعف و قوت خود آگاهي دارند.
* همواره در حال پيشرفت و ترقي بوده و از ريسكهاي مثبت در زندگي بيم ندارند.
* داراي اعتماد بنفس و خود باوري بوده و به خود ارج ميدهند.
* اعتماد بنفس آنان بدور از خودبيني و غرور ميباشد.
* از آنكه مورد انتقاد قرار گيرند نمي هراسند.
* هنگامي كه از آنان پرسشي ميگردد حالت تدافعي بخود نميگيرند.
* در برابر موانع و مشكلات به آساني تسليم نميگردند.
* نيازي به تحقير و تمسخر ديگران ندارند.
* از آنكه در كاري شكست بخورند ويا در حضور ديگران نادان بنظر برسند ابايي ندارند.
* هيچگاه خود را مورد انتقاد و سرزنش مخرب و شديد قرار نميدهد.
* توانايي خنديدن به خود و زياد جدي نگرفتن خود را دارند.
* به خويشتن و توانايي خودشان ايمان و اعتماد دارند.
* به تصميم گيري هايشان اعتماد دارند.
* باور دارند كه فردي با ارزش، با قابليت، دوست داشتني، پذيرفتني و مهم ميباشند.
* نيازي به كمالگرايي ندارند.
* هيچگاه خودشان را با ديگران مقايسه نميكنند.
* از آنكه ديگران چگونه نسبت به آنان مي انديشند واهمه و نگراني ندارند.
* نيازي به اثبات و توجيه افكار و عقايد خود به ديگران ندارند.

چگونه اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* آگاه باشيد كه ارزش شما به عنوان يك انسان بستگي به داشتن وزن ايده آل، زيركترين و باهوشترين بودن، مشهوربودن، محبوب ترين بودن، سريع ترين بودن، بالاترين نمره و يا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترين بودن، خوش لباس ترين بودن، بهترين خانه و ماشين را داشتن و بهترين دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگي دارد.
* توانايي ها، استعدادها و موفقيتهاي خود را جشن بگيريد.
* خود را به خاطر اشتباهاتي كه مرتكب گشته ايد عفو كنيد.
* بروي نقاط ضعف خود تمركز نكنيد. هر انساني نقاط ضعف خاص خود را دارد.
* با حقوق فردي خود آشنا شده و از آنها پيروي كنيد.
* از تحقير و سرزنش خود دوري كرده و مثبت انديشي را فرا گيريد.
* خود را بر اساس يك سري استانداردهاي منطقي و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهيد.
* ياد بگيريد كه شما يك انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصميم گيريهاي زندگيتان ميباشيد.
* بياموزيد كه با پشتكار و سماجت قادر خواهيد بود به موفقيت دست يابيد.
* بياموزيد كه شما نيازي به تلاش بي وقفه براي كامل گشتن نداريد.
* خودتان تعيين كننده مفهوم موفقيت باشيد.

https://www.mardoman.com/success/self_esteem1.aspx



مطالب مرتبط